روانشناسی،مشاوره و راهنمایی
مشاوره در زمینه های:تشخیص اختلالات روانی،ازدواج،تحصیل،خانواده،فردی و....

 

8 روش ساده برای کنترل خشم

مهارتهای كنترل عصبانیت را بیاموزید تا استرس را در خود كاهش دهید. یكی از بزرگترین موانع در راه تحقق موفقیت شخصی و شغلی عصبانیت می‌باشد...

وقتی نمی‌توانیم عصبانیت خود را كنترل نماییم از چند جهت دچار آسیب می‌گردیم:
عصبانیت توانایی ما را برای خوشحالی از بین می‌برد  زیرا عصبانیت و خوشحالی در تضاد با یكدیگر هستند.

عصبانیت موجب خارج شدن روابط خانوادگی و دیگر روابط از مسیر صحیحشان می‌گردد.
عصبانیت موجب كاهش مهارتهای اجتماعی، سازش و مصالحه شده و دیگر روابط را نیز در معرض خطر قرار می‌دهد.

عصبانیت به معنای از دست دادن كار است، زیرا روابط را نابود می‌كند.
همچنین عصبانیت به معنای شكست در كاری است كه در صورت عدم عصبانیت و داشتن خلقی نرمتر میتوان موفقیتی در پی داشت.

عصبانیت منجر به افزایش فشار و استرس می‌گردد (و این رابطه دو طرفه است، عصبانیت منجر به افزایش استرس و استرس موجب عصبانیت بیشتر است)
در هنگام عصبانی بودن ما دچار اشتباهات بسیاری می‌گردیم، زیرا پردازش اطلاعات در آن هنگام برای ما مشكل می‌باشد.

اكنون افراد از خطرات عصبانیت و نیاز برای مدیریت و كنترل آن با سوختن مهارتها و راهكارهای لازم آگاهی یافته‌اند. برای برخی از افراد مدیریت و كنترل عصبانیت آسان و راحت است.
مهارتهای كنترل عصبانیت را در خود رشد و توسعه دهید

افرادی كه كنترل عصبانیت در آنها سخت و دشوار است نیاز به برنامه‌ای برای كنترل عصبانیت دارند. نكات زیر، مسائل مهمی می‌باشند كه به شما در كنترل عصبانیت كمك می‌كنند. این نكات را به خاطر سپرده و به‌كار بندید.

 نكته اول :
این سوال را از خود بپرسید: «آیا این موضوع 10 سال دیگر هم برایم مهم است؟» به این وسیله می‌توانید مسئله را از دیدگاهی آرامتر بنگرید. 

 نكته دوم :
از خود بپرسید: «بدترین نتیجه مورد عصبانیت من چیست؟» اگر كسی در پای صندوق فروشگاه از شما سبقت گرفت، سپری كردن سه دقیقه بیشتر، مسئله‌ای آنچنان مهم نمی‌باشد.

نكته سوم :
 تصور كنید كه خود شما نیز همان كار (كاری كه موجب عصبانیتتان شده است) را انجام می‌دهید. با خود رو راست باشید. قبول كنید كه گاهی اوقات شما نیز جلوی یك راننده دیگر درمی‌آیید... بعضی مواقع این مسئله تصادفی است. آیا نسبت به خود نیز عصبانی می‌شوید؟ 

نكته چهارم : 
از خود بپرسید: «آیا طرف مقابل این كار را به‌طور عمدی نسبت به من انجام داده است؟» در بسیاری از مواقع متوجه خواهید شد كه این مسئله فقط در اثر بی‌دقتی و تعجیل رخ داده و كسی نمی‌خواسته شما را ناراحت كرده و بیازارد.

نكته پنجم :
سعی كنید قبل از گفتن هر كلامی تا عدد 10 بشمارید. انجام این كار رابطه مستقیمی با عصبانیت ندارد ولی می‌تواند صدمات ناشی از عصبانیت را به حداقل برساند. 

 نكته ششم :
 شمارش تا 10 را با روش‌های جدید و بهتر انجام دهید مثلا این كار را با یك تنفس عمیق بین هر شماره عملی سازید. تنفس عمیق - از دیافراگم - به افراد كمك می‌كند تا احساس راحتی كنند.

 نكته هفتم :
می‌توانید سرعت شمارش اعداد را كندتر سازید. مثل شمارش شیوه قدیمی، یك كشتی بخار، دو كشتی بخار و... شاید شمارش كشتی بخار زیاد خوشایند نباشد، به‌جای آن می‌توانید بشمارید: یك شكلات، دو شكلات و... یا هر چیز دیگری كه برای شما خوشایند و خنده‌دار باشد.

نكته هشتم :
تجربه‌ای آرامش‌بخش را تجسم نمایید. چشمانتان را ببندید و در ذهن خود سفر كنید. این كار را در مكان‌های امیدبخش و به دور از استرس انجام دهید.
 
 
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ

پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 3:29 :: نويسنده : ابوذر

 
آیا کم خواب هستید؟
من مشکلات فراوانی در خواب شبانه دارم. هر شب بین 2 تا 4 صبح بیدار و تشنه هستم. این ساعت بیدار می شوم و برای خوردن یک لیوان شیر مغز بادام از آشپزخانه می روم...

شما نیاز به چرت بعدازظهر ندارید: بیدار بمانید و چرخه خواب خود را دوباره آغاز کنید.
 به خودم می گویم این تشریفات برای صبح به این زودی خوب است به دلیل اینکه می توانم یک هزارم کلسیم و ویتامین ها را از شیر مغز بادام به دست بیاورم، ولی من به خودم دروغ می گویم. برای احساس آسایش من باید هر 4 مرحله خواب  که شامل خواب سبک، حرکات سریع چشم و خواب عمیق است را تجربه کنم.
 قطع خواب کوتاه یا خواب طولانی در آخرهفته ها و روزهای تعطیل ساعت طبیعی بدن را مختل می کند و شما هنوز احساس خواب آلودگی می کنید.

زنگ ساعت را برای زنگ زدن در مرحله ی REM خواب تنظیم کنید. 90 دقیقه ی اول از خواب فعالترین بخش آن است. در این مرحله شما چشم ها را بسته و از وضعیت بیداری وارد اولین مرحله می شوید: گذار.

گذار حدود 5 دقیقه طول می کشد و بعد به مرحله 2 می رسید: خواب سبک . این مرحله نیز کوتاه و تقریبا بین 10 تا 20 دقیقه طول می کشد تا به مرحله 3 وارد شوید : آغاز خواب عمیق. حدود 20 دقیقه در این مرحله می مانید و بعد از آن اولین دور خواب بسیار عمیق آغاز می گردد.

پس از حدود 30 دقیقه در مرحله ی خواب بسیار عمیق، بدن به مرحله ی 3 برمی گردد. پس از آن مرحله ی 2 و سرانجام مرحله ی خواب REM. بدن های ما این از این الگو برای چرخه های خواب در هر 90 دقیقه استفاده می کنند. بنابراین برای اینکه در هنگام بیدار شدن احساس تازگی و سرحالی کنید، زنگ ساعت را با این چرخه تطبیق بدهید.

شب هنگام سیگار نکشید و ننوشید(الکل). سیگار کشیدن و نوشیدن الکل مانع از رسیدن بدن به عمیق ترین مرحله ی خواب می شوند. در این مرحله است که انرژی برای فعالیت های روز بعد ذخیره می شود. بدون این مرحله از خواب، شما  در تمام روز، احساس خستگی ، سنگینی و عدم تمرکز خواهید نمود.

بعد از ساعت 10 صبح قهوه ننوشید. کافئین سبب تندتر و سخت تر کار کردن قلب می شود و همچنین سبب مانع  ماده شیمیایی آدنوزین در مغز می شود. آدنوزین عملکرد سالم سلول های عصبی را ارتقا می دهد. کافئین سبب می شود که آدنوزین دیده نشود و بنابراین سلول های عصبی دچار استرس شد ه و سریعتر حرکت می کنند.

این امر سبب می شود که شما پس از نوشیدن قهوه، احساس بیداری و هوشیاری کنید. نیمه ی عمر عمل کافئین 6 ساعت است، در نتیجه، 12 ساعت طول می کشد تا این اثر کافئین در مغز از بین برود.

در وسط روز چرت نزنید. خواب عمیق زمان تجدید انرژی و ترمیم فیزیکی است. یک ساعت طول می کشد تا بدنتان به خواب عمیق فرو برود. خون از مغز و دیگر ارگان ها خارج می شود و ماهیچه ها را سیراب می کند. این دلیلی که چرت بعدازظهر حس خوبی دارد، ولی الگوی خوبی برای خواب شبانه نیست. فرض کنید یک فیلم سینمایی درست از وسطش آغاز شده باشد در اینصورت وقت زیادتری از شما می گیرد تا به پایانش برسید. چنین حالتی برای چرخه خواب شما نیز وجود دارد. آغاز مجدد این چرخه با یک خواب نیمروزی شبیه آغاز کردن یک روز جدید است ، در این صورت شما مشکلات بیشتری برای خواب رفتن و خواب ماندن در شب خواهید داشت. 

اگر در میان روز احساس خستگی شدید می کنید، از داروهای طبیعی برای خستگی استفاده استفاده کنید. انواع مختلف فلفل های تند نقش زیادی در افزایش ضربان قلب دارند بدون اینکه در فرآیندهای شیمیایی اثرگذار بر خواب تغییری بدهند. بنابراین در سالاد عصرانه خود کمی فلفل خیای تند بریزید و احساس پرانرژی بودن کنید. ورزش نیز هورمونهای "حس خوب" و انرژی را تقویت می کند. برای مبارزه با رخوت بعد از ظهر، پس از صرف ناهار 20 دقیقه پیاده روی کنید. قندهای ساده و کربوهیدرات های ساده را از برنامه ی غذای خود حذف کنید. خوراکی های دارای مقادیر زیاد کربوهیدرات ساده، مانند شکر می توانند احساس افت شدید انرژی را در شما ایجاد کنند.  

پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 3:22 :: نويسنده : ابوذر

 
با اضطراب های نفس گیر چگونه مقابله کنیم؟(2)
حدوداً 5% افراد جامعه از این مشکل رنج می‌برند. بنابراین، چه طور می‌توان شناسایی اش کرد؟ و چگونه می‌توان با آن مبارزه کرد؟

برخی پزشکان روان درمانی را ترجیح می‌دهند

اگر چه ضد اضطراب ها در مقابل بحران اضطراب مؤثرند ولی نمی‌توانند این مشکل را از ریشه برطرف سازند. بنابراین، روان درمانی ضروری است.
چندین روش که امکان پذیرند:

روان درمانی رفتاری و شناختی:
مزیت این روان درمانی، سرعتش است. این روان درمانی کوتاه است، در طی جلسات روان درمانی، درمانگر به بیمار می‌آموزد که واکنش های نامناسبش را «از ذهن پاک کند» و پاسخ های جدید و متناسبی بیاموزد.
در این روش، بحران اضطراب و علائمش، نوعی واکنش مشروط تصور می‌شوند. در شرایط استرس زا، در یک مکان استرس زا و یک زمان استرس زا، همه چیز به یک پاسخ اضطرابی نادرست منجر می‌شود. مثلاً، ترسی که ممکن است به بحران اضطراب منتهی شود.

در جلسۀ روان درمانی رفتاری و شناختی، بیمار می‌آموزد که ترس هایش را رام کند. اگر او دچار فوبیا باشد، او کم کم و به واسطۀ انجام تمرینات، شی مورد ترس را تصور می‌کند، سپس موفق می‌شود که با او صحبت کند، سپس نزدیکش می‌شود. او به کمک درمانگر متوجه می‌شود که این خطر خیالی است و خطر مرگ برای او وجود ندارد. سپس او پاسخ های جدید و متناسب را فرامی‌گیرد.

در موارد فوبیا یا هراس اجتماعی، درمانگر به او روش‌هایی برای احساس راحتی بیشتر با جامعه می‌آموزد. این جنبۀ رفتاری درمان است. و در زمینۀ شناختی، بیمار می‌آموزد  که طرح کلی افکاری را که باعث بحران می‌شوند، تشخیص دهد. برخلاف روان درمانی تحلیلی، در این روش خاطرات کودکی که احتمالاً باعث آسیب های روحی شده اند، مورد کنکاش قرار نمی‌گیرند.

روان درمانی تحلیلی:
این درمان طولانی تر از درمان رفتاری و شناختی است، اما عمیق تر به مسائل می‌پردازد. به همین علت، می‌توان بین جلسات درمان رفتاری و شناختی، از این نوع درمان هم بهره برد. به محض اینکه علائم از بین رفتند، می‌توان جستجوی علل را آغاز کرد. درمان تحلیلی می‌تواند به شکل چهره به چهره، با مکالمه ای بین درمانگر و بیمار صورت بگیرد یا اینکه بیمار روی آن تحت معروف دراز بکشد و درمان شروع شود.

خواب هیپنوتیزم:
تصور نکنید که درمانگر هر جلسه شما را به خواب هیپنوتیزم می‌برد ! او می‌تواند از این روش، فقط یک یا دو بار استفاده کند. زمانی که از خواب بلند می‌شوید به شما اجازه می‌دهد که دربارۀ دردهایتان راحت تر حرف بزنید. تکنیک هیپنوتیزم بر اضطراب بسیار مؤثر است. وضعیت بسیار راحتی است که شما در آن شناورید و باعث می‌شود که راحت تر از اضطراب هایتان حرف بزنید. درمانگر می‌تواند به شما کمک کند که "پاسخ" های جدیدی فرابگیرید.
 
تکنیک های ملایم:
اگر شما از اضطراب موقت رنج می‌برید، و این اضطراب زیاد ناتوان تان نکرده، می‌توانید از روش های ریلکسیشن مانند سورفولوژی یا یوگا بهره ببرید. شک نکنید، بهتان ثابت می‌شود. کتاب هایی زیادی وجود دارند که مورد شما را درمان می‌کنند. آنها را بخوانید. این کار روش خوبی برای رام کردن و فهمیدن مشکلات است. شما تنها کسی نیستید که دچار این مشکلات شده است. اگر یک زمانی، برخی شرایط آزارتان می‌دهند، معنی اش بروز فوبیا نیست، دنبالش نگردید و از آن اجتناب کنید. با تکرار دوری کردن از آنها، می‌توانید ترس هایتان را مدیریت کنید. از ضد افسردگی های نوع ISRS استفاده کنید. بر خلاف ضد اضطراب ها، به آنها وابسته نمی‌شوید در حالیکه برای رفع اضطراب بسیار مفیدند.

توجه: قطع ناگهانی درمان ضد اضطراب ها یا ضد افسردگی ها ممکن است باعث مشکلات جهشی شود: امکان دارد بحران ها شدیدتر از قبل شوند. احتمال بروز سندروم ترک داروها نیز وجود دارد؛ این سندوم مشکلاتی مانند سرگیجه یا تشنج را با خود به همراه می‌آورد. 
 
آیا قابل درمان است؟
اگر نتوانید بحران اضطراب را به طور کامل درمان کنید، همیشه می‌توانید یاد بگیرید که بحران ها را چگونه مدیریت کنید. قبل تر ها، برخی افراد عصبی، بسیار سخت می‌توانستند بحران را به طور کامل درمان کنند. و همیشه یک اضطراب عمیق برایشان باقی می‌ماند، حتی اگر بین بحران ها فاصله می‌افتاد یا از بین می‌رفتند. روش های متفاوت روان درمانی (خصوصاً رفتاری و شناختی) می‌توانند بر علائم فائق آیند و شما را به زندگی نرمال و عادی بازگردانند.

آنچه که مهم است، این است که این بحران ها را دست کم نگیرید. آنها نشانه های یک بیماری عمیق اند که باید درمان شود. اگر بگذارید علائم مزمن شوند، این احتمال وجود دارد که به خاطر تکرار بحران ها، ناتوان شوید.
بنابراین، نقش اطرافیان بسیار مهم است. دردها و بیماری واقعاً تحمل ناپذیرند. درک نزدیکان از این مشکلات برای کسی که رنج می‌کشد، اهمیت زیادی دارد. این بیماری، بیماریی است که باید به طور کامل مورد توجه و مراقبت قرار گیرد.

پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 3:11 :: نويسنده : ابوذر

 
با اضطراب های نفس گیر چگونه مقابله کنیم؟(1)
قلب تان به شدت تند می‌زند، عضلاتتان می‌لرزند، عرق تمام بدن تان را می‌پوشاند، قلب تان و شکم تان درد می‌کنند و ... .
 
بحران اضطراب
تمام نشانه هایی که مشاهده می‌شوند، به خوبی به عنوان نشانه های بحران اضطراب شناخته می‌شوند. وقتی که این نشانه ها، برای اولین بار ظاهر می‌شوند، فرد گمان می‌کند که دارد می‌میرد.
 
بحران اضطراب را چگونه بشناسیم؟
بحران اضطراب، یک اضطراب ساده نیست. اضطراب یک واکنش طبیعی و عادی بدن در مواجهه با خطر یا شرایط استرس زاست.

اما بحران اضطراب بدون هیچ علت خاصی به وجود می‌آید. غالباً خصوصیات یک بیماری خاص را به خود می‌گیرد و همراه یک سری علائم جسمی است، از جمله این علائم می‌توان به تاکی کاردی (ضربان قلب)، دردهای سینه ای، تهوع، استفراغ، دردهای شکمی، احساس سرگیجه و احساس خفگی اشاره کرد. اما علاوه بر تمام این علائم که در بدن ظاهر می‌شوند، فرد دچار احساس زوال شخصیت نیز می‌شود.

او احساس می‌کند که دارد دیوانه می‌شود و تصور مرگ قریب الوقوع را دارد. این بحران ترس است. مانند یک حیوان پریشان، می‌خواهد از جسم وحشتناک خود فرار کند، دلش می‌خواهد از مکانی که این بحران برایش به وجود آمده بگریزد و می‌خواهد از نگاه های دیگران فرار کند. بدنش درد می‌کند. جسم و روحش در رنج و عذاب اند.

این بحران های اضطراب، عالباً در بین کسانی که از لحاظ روحی، روانی و عصبی حساس هستند ایجاد می‌شود. همچنین، می‌توان گفت که این بحران نقطۀ مشترکی است بین کسانی که مشکلات عصبی دارند و کسانی که از بیماری روانی رنج می‌برند. با این تفاوت که اضطراب در بین کسانی که عصبی هستند بر روی یک چیز خاص متمرکز می‌شود (مثل هراس از یک شی خاص) که یک حس و یا تهدید ناشناخته ای را در او به وجود می‌آورد؛ در حالی که این بحران بین افرادی که بیماری روانی دارند به شکل درگیر شدن با یک حس خاص (همان حس ناخوشایند نسبت به جسم) بروز پیدا می‌کند تا در این دنیای متخاصم، حل یا غرق نشوند.

علائم
بحران اضطراب ممکن است تنها چند دقیقه طول بکشید. اما امکانش هم هست که این بحران چندین ساعت ادامه داشته باشد و فرد را خسته کند. به طور کلی، این بحران یا در وضعیت ترس یا در وضعیت غیرمنتظره، به شکل ناگهانی شروع می‌شود. غالباً، این نشانه ها نیز بروز پیدا می‌کنند:
 تپش قلب، تاکی کاردی،
تعرق بدن،
 لرزش یا شوک عضلانی،
 احساس بند آمدن نفس، خفگی و اختناق،
 دردهای سینه
 تهوع، درد شکم و استفراغ،
 احساس سرگیجه، خالی بودن سر و احساس بیهوشی،
 احساس زوال شخصیت (مانند جدا شدن از خود)،
 احساس ترس شدید و غیر قابل توضیح.
 
گاهی اوقات تشخیص سخت می‌شود
علائم بحران اضطراب ممکن است بسیار واضح و قابل توجه باشند. حتی ممکن است گاهی اوقات ظاهر یک حملۀ قلبی جدی به خود بگیرند. بنابراین، بسیار مهم است که در اولین لحظات، علت های جسمی از بین بروند. تا برای شخص یک مشکل قلبی جدی و حاد به وجود نیاید. در غیر این صورت، ایست قلبی و مرگ بر اثر بحران اضطراب!!

بحران اضطراب ممکن است به شکل مشکلات تکراری گوارشی نیز خود را نشان دهد. مانند تهوع یا استفراغ. بنابراین، تشخیص این که این مشکلات بر اثر یک ناراحتی گوارشی ایجاد شده اند یا بحران اضطراب در به وجود آمدن شان، نقش داشته، مشکل است. گاهی اوقات کسانی که مبتلا به اضطراب شدید هستند، قبل از این که اضطراب شان تشخیص داده شود، نزد چندین پزشک متخصص گوارش می‌روند.

وقتی که بحران ایجاد می‌شود، خصوصاً اگر اولین دفعات بروزش باشد، باید سریعاً نزد پزشک رفت تا علت جسمی یا روحی آن تشخیص داده شود. اما اگر بحران اضطراب به شکل های متفاوتی ظاهر شود، غالباً اعلام تشخیص، زمان بر خواهد بود. و این مشکل اصلی است. اگر زمانی که بحران ایجاد می‌شود، مشکلات قلبی یا گوارشی را با خود به همراه نداشته باشد (ممکن است این روند، چندین سال ادامه داشته باشد) ، بیماری زمان مناسب برای «مزمن شدن» خواهد داشت: بحران ها بیشتر و بیشتر تکرار می‌شوند و ترس از یک بحران جدید، نگرانی جدیدی تولید می‌کند. این یک چرخۀ معیوب است. علائم روحی و علائم جسمی از دو طرف، یکدیگر را تشدید می‌کنند. بنابراین، در اغلب موارد فوبیا (هراس) نیز ظاهر می‌شود.

اگر بحران در موقعیت خاصی (مثلاً سینما، وسایل نقلیه و...) بروز پیدا کند، شخص می‌‌آموزد که از این موقعیت و ترس متعاقب آن اجتناب کند. اگر مشخص نباشد که بحران ها در چه موقعیتی پدید آمده اند، اضطراب دائمی و فرد در نوعی زندان ذهنی، منزوی می‌شود. باید دانست که 20% افراد مبتلا به این مشکل، سعی می‌کنند روزهایشان را هر چه سریع تر به پایان برسانند.
 
علل
بحران اضطراب به هیچ وجه مشکل مجزا و منفکی نیست. مشکلی است که به شدت پشت مشکل های دیگر پنهان می‌شود. یک مشکل روانی است که برای خروج از آن باید هرچه سریع تر و دقیق تر تشخیص داده شود.
ممکن است به شکل افسردگی، فوبیا و یا اختلال اعصاب عمل کند. در بیشتر موارد، بحران اضطراب مثل نوعی پرده یا سد است. سد محافظی که برای پنهان کردن یک خاطره یا آسیب روحی سرکوب شده، به کار می‌رود.
ممکن است به خاطر یک آسیب روحی از کودکی و یا حتی زمانی که فرد بسیار کوچک بوده و آن خاطره را فراموش کرده، ایجاد شود. 
 
درمان ها
در همان ابتدا، به محض اینکه بحران اضطراب به وجود آمد، باید درمان شود. یعنی، باید به ضد اضطراب ها متوسل شد. ممکن است بنزودیازپین ها مانند دیازپام، لُرازپام، آلپرازُلام یا کلونازپام تجویز شوند. این ضد اضطراب ها یک مزیت دوگانه دارند: زمان بحران اضطراب، این داروها علائم را آرام می‌کنند، اما در زمان های دیگر، فرد می‌داند که یک ضد اضطراب در اختیار دارد و این موضوع خود ارزش یک ضد اضطراب را دارد ! (به خاطر داریم که یکی از علل بروز بحران اضطراب، ترس از آن بود)

با این حال، این داروها باید با رعایت اعتدال مصرف شوند. در واقع، آنها تأثیر وابستگی شدید به خود را به دنبال دارند. 

پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 3:5 :: نويسنده : ابوذر

آیا افسرده اید ؟ آیا دائم ناراحتید؟
عوامل تغذیه ای نقش مهمی در بروز افسردگی دارند. از طرف دیگر، كسانی كه دچار افسردگی هستند غالباً تغذیه نامناسبی دارند و بنابراین از این جهت در معرض خطر هستند.
 

 افسردگی یكی از شایع ترین مشكلات بهداشت روان است. بنابر اعلام سازمان جهانی بهداشتی در سال 2002 افسردگی از نظر باری كه به جامعه تحمیل می كند، چهارمین رتبه را در بین بیماری ها داراست و شایع ترین علت ناتوانی محسوب می شود. در كشور ما نیز جزو 7 علت اول بار بیماری و ناتوانی در سنین مختلف به شمار می رود.
هنگامی كه فردی دچار افسردگی باشد سطح انرژی در او كمتر از حد معمول است و اشتیاق و اشتها برای بسیاری از چیزها از جمله غذا در او از بین می رود و در نتیجه تغذیه فرد دچار اختلال می شود.
كاهش یا افزایش وزن ناخواسته و جذب ناكافی ویتامین ها و مواد معدنی غالبا با افسردگی ارتباط دارد. افرادی كه بیشتر در معرض این خطرات هستند افراد مسنی هستند كه تنها زندگی می كنند و یا كسی كه آنها را تشویق به خوردن مواد غذایی مناسب و كافی كند را ندارند.

برخی از مهم ترین علل تغذیه ای اثرگذار بر افسردگی
- كمبود برخی مواد مغذی:
كمبود برخی از مواد مغذی در رژیم غذایی فرد می تواند سبب ایجاد افسردگی شود یا حالت افسردگی فرد را تشدید كند. این مواد مفید عبارتند از:
 
- اسیدهای چرب امگا 3: كمبود این مواد در رژیم غذایی می تواند فرد را مستعد افسردگی كند. منابع غذایی این اسید چرب شامل غذاهای دریایی به ویژه ماهی های چرب، تخم مرغ های غنی شده با امگا 3، روغن كانولا، روغن بذر كتان، گردو، سویا و سبزیجات برگ سبز هستند. بر همین اساس توصیه كلی این است كه تمام بزرگسالان حداقل دو بار در هفته ماهی مصرف كنند.

- اسید فولیك: سطح اسید فولیك در خون برخی از افراد مبتلا به افسردگی پایین است. جگر، قارچ و سبزی های برگ سبز (به ویژه اسفناج و كلم بروكلی)، گوشت گاو كم چربی، سیب زمینی، نان گندم كامل، آب پرتقال و لوبیا از منابع اسید فولیك هستند.
 
- ویتامین B12: سطوح بالاتر این ویتامین در خون افراد افسرده سبب می شود كه این افراد به درمان پاسخ بهتری بدهند. منابع غذایی ویتامینB12 شامل جگر، شیر، تخم مرغ، ماهی و گوشت هستند.
 
- روی: این عنصر نقش مهمی در عملكرد سیستم عصبی دارد. تعادل این عنصر در بدن در پیشگیری و درمان افسردگی موثر است. گوشت، مرغ، ماهی، شیر و فرآورده های آن، جگر، غلات كامل، لوبیا و مغزها از منابع روی هستند.
 
- آهن: كمبود آهن می تواند سبب بی حوصلگی شود و مكمل یاری با آهن باعث بهبود خلق می شود. این ماده مغذی در جگر بیش از سایر منابع غذایی و سپس در غذاهای دریایی، گوشت بدون چربی، گوشت پرندگان، زرده تخم مرغ، میوه های خشك، غلات كامل و نان غنی شده وجود دارد. آهن موجود در منابع گیاهی مانند حبوبات و برخی سبزی های سبز رنگ به مقدار كمتری جذب می شود.
 
- ویتامینB6: مصرف این ویتامین در درمان و پیشگیری از افسردگی مؤثر است. این ویتامین به طور گسترده در غذاها وجود دارد. گوشت، غلات كامل به خصوص گندم، سبزی ها و مغزها حاوی این ویتامین هستند.
 
- ویتامینE: این ویتامین به علت اثرات آنتی اكسیدانی زیادی كه دارد می تواند در درمان و پیشگیری از افسردگی مؤثر باشد. از آنجایی كه این ویتامین توسط گیاهان ساخته می شود، روغن های گیاهی بهترین منابع آن هستند. میزان ویتامینE در روغن آفتابگردان، كلزا، ذرت، زیتون و مغزها به ویژه بادام زیاد است. باید توجه داشت كه سرخ كردن در حرارت بالا باعث تخریب این ویتامین می شود.
 
- ویتامینC: غلظت این ویتامین در مغز زیاد است و به نظر می رسد در تنظیم فعالیت های عصبی نقش داشته باشد. به علاوه این ویتامین دارای خواص آنتی اكسیدانی است. سبزی ها و میوه ها به ویژه مركبات بهترین منبع آن هستند. ویتامینC بسیار حساس است مقداری از آن در زمان پخت از دست می رود حتی در یخچال نیز بعد از 24ساعت 45درصد این ویتامین كاهش می یابد.
 
- منیزیم: سطح منیزیم در بدن افراد مبتلا به افسردگی كمتر از افراد سالم است. به نظر می رسد كه دریافت منیزیم در كاهش افسردگی مؤثر است. دانه ها، مغزها، حبوبات، سبزی های برگ سبز تیره مانند منیزیم منابع خوب این ماده مغذی هستند. شیر نیز در صورتی كه به مقدار كافی مصرف شود، یكی از منابع منیزیم محسوب می شود.

- سلنیم: كمبود این ماده می تواند با افسردگی مرتبط باشد. میزان سلنیم غذا بستگی به محتوای آب و خاك هر منطقه دارد. غذاهای دریایی، جگر، گوشت قرمز و ماكیان منابع عمده این ماده هستند.
 
- تریپتوفان: یك اسیدآمینه ضروری است كه بدن قادر به ساختن آن نیست. این ماده پیش ساز سروتونین است. سروتونین اثرات ضدافسردگی دارد. هنگامی كه سروتونین در مغز فعال است، احساس «خوب بودن» در فرد تقویت می شود. به نظر می رسد برخی از افرادی كه دچار افسردگی هستند، دارای كمبود سروتونین هستند. این ماده مغذی در گوشت مرغ و گاو، مغزها، ماهی، شیر، تخم مرغ، پنیر و برخی سبزی ها به میزان زیاد موجود است. مصرف مواد حاوی كربوهیدرات، ورود تریپتوفان را به مغز افزایش می دهد. مواد غذایی حاوی كربوهیدرات شامل غلات، حبوبات، سبزی های نشاسته ای مانند سیب زمینی، لبنیات و میوه ها هستند.
 
الگوی غذایی
مصرف بیشتر سبزی، میوه، مغزها، حبوبات و غلات كامل (سبوس دار)، روغن زیتون، دانه های خوراكی، ماهی و لبنیات كم چرب در مقایسه با مصرف گوشت قرمز پرچرب، لبنیات پرچرب، كره و روغن های حیوانی، الگوی غذایی مناسب تری برای پیشگیری و درمان افسردگی هستند.
 
چاقی
افراد چاق به علل مختلف بیشتر به افسردگی مبتلا می شوند. از سوی دیگر افسردگی نیز می تواند فرد را مستعد چاقی كند. بنابراین در افراد افسرده باید مراقب چاقی بود و افراد چاق را تشویق به داشتن فعالیت بدنی و كاهش مصرف مواد پركالری كرد.
 
برخی مواد غذایی
- چای سبز: شیوع افسردگی در افرادی كه به طور مرتب چای سبز مصرف می كنند كمتر است.
 
- ماهی: شیوع افسردگی در كشورهایی كه مصرف سرانه ماهی در آنها بالاست، كمتر است.
 
- روغن زیتون: این روغن دارای ماده مؤثری است كه اثرات ضدافسردگی دارد.
 
- چربی های ضروری: یكی از روش های كمك به روحیه افراد، خوردن چربی به مقدار كافی و نه زیاد است. برای این منظور باید انواع درست و مناسبی از چربی ها را انتخاب كرد. وجود چربی های اشباع نشده (غیرجامد) در رژیم غذایی هر فرد ضرورت دارد.
 
- قهوه و مواد دیگر حاوی كافئین: افرادی كه دچار افسردگی هستند، معمولاً از كافئین برای بالا بردن انرژی خود استفاده می كنند. اما این اقدام می تواند كاملاً اشتباه باشد. كافئین سیستم عصبی را تحریك می كند بنابراین مقدار زیاد آن می تواند مانع استراحت خوب شبانه شود. كافئین از خواب عمیق جلوگیری می كند. تحریك بیش از حد سیستم عصبی می تواند به طور بالقوه باعث افزایش سطح اضطراب شود. اضطراب و افسردگی معمولاً دست در دست هم حركت می كنند و این امر بهبودی را دشوارتر می كند.
پیروی از یك رژیم غذایی سالم، متنوع و متعادل، دریافت مواد مغذی به اندازه كافی و داشتن وزن مناسب در پیشگیری و درمان افسردگی مؤثر است. پیروی از هرم غذایی، راهنمای مناسبی برای انتخاب غذاهای سالم و متنوع است.

پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 2:53 :: نويسنده : ابوذر

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید. امیدوارم که از مطالب کمال استفاده رو ببرید.به شما بازدیدکننده عزیز پیشنهاد میکنم مطالب گذشته موجود در آرشیو رو هم حتما مطالعه کنید. منتظر نظرات و پیشنهادات و انتقادات شما هستم. باتشکر
آخرین مطالب
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 98
بازدید کل : 233388
تعداد مطالب : 98
تعداد نظرات : 26
تعداد آنلاین : 1



Alternative content