روانشناسی،مشاوره و راهنمایی
مشاوره در زمینه های:تشخیص اختلالات روانی،ازدواج،تحصیل،خانواده،فردی و....
وقتی صحبت از زندگی جوان ایرانی میشود خیلیها تنها به مسئله ازدواج میپردازند ؛ البته ازدواج هم یکی از مولفههای مهم جوانی است اما همه ابعاد جوانی را در برنمیگیرد.
شاهد اين ادعا هم گزارشي است كه اخيرا وزارت ورزش و جوانان منتشر كرده است. در اين گزارش از بين 23ميليون جوان ايراني جامعه آماري، 15هزار نفر انتخاب شدند و گرايشهاي مختلف جوانان در زمينههاي مختلف اجتماعي، سياسي، فرهنگي و... بررسي شده است. در اين نظرسنجي كه شامل جوانان 15تا 29 ساله ميشود مسائلي همچون هويت در ابعاد فردي، ديني، ملي و انقلابي، خانواده، ازدواج و طلاق، رفاه و تأمين اجتماعي، اخلاق و تربيت، جمعيت و مهاجرت، مشاركت اجتماعي و سياسي، اشتغال و مهارتآموزي، فضاي مجازي، رسانه و ارتباطات، اوقات فراغت، آموزش، دانش و پژوهش، مسكن، تربيتبدني و ورزش، جرائم و آسيبهاي اجتماعي، خلاقيت و ابتكار، بهداشت و سلامت و تهاجم فرهنگي بررسي شده است. ما نيز در راستاي سخنان محمدتقي حسنزاده، رئيس مركز پژوهشها و مطالعات راهبردي وزارت ورزش و جوانان درباره اين گزارش، به تفصيل بيشتر برخي از آمارها پرداختيم و در همين زمينه با مصطفي آب روشن، جامعهشناس و فاطمه محمدصالحي ، روانشناس نيز صحبت كرديم تا راه براي تحقيق درباره سبك زندگي جوان ايراني بازتر و قدمهاي بيشتري در اين مسير برداشته شود.به اين آمار از زاويههاي مختلفي ميشود نگاه كرد اما شايد يكي از آنها غلبه علاقههاي سنتي جوانان بر زندگي رو به مدرنشدن باشد. هرچند باز هم نميتوان سهم تغيير سبك زندگي ايرانيها را كه مانند تمام نسلهاي پيش از اين منجر به شكاف نسلي بين نسل جوان امروز با نسل قبل شده است ناديده گرفت. وقتي شكاف نسلي اتفاق ميافتد كه 2 نسل با وجود اختلاف تجربههاي امروزشان هنوز به اصول كلي مشتركي پايبند هستند. نگاه اول: در آماري كه از افتخار به مسلماني ميگويد ميتوان به مفهوم افتخار، توجه دوبارهاي كرد: در دل احساس افتخار، حس ارزشمند بودن نهفته است تاجايي كه فرد علاقهمند است براي تعريف هويت خود به ديگران از اين مفهوم ارزشمند مثل مسلماني استفاده كند. 82 درصد جوانان ايراني در حالي نسبت به اعتقاداتشان حس افتخار دارند كه بسياري از جوانان غرب مسير معنويتخواهي را در آدرسهاي اشتباهي چون عرفانهاي كاذب جستوجو ميكنند و اين جاي شكر و تبريك به جوانان ايراني دارد. اگر براي پيگيري احساس افتخار جوانان ايراني به اعتقاداتشان به آمارهاي ديگر نگاه كنيد، از يك سو شدت عمل به اعتقادات را از حدود ميانسالي به بعد خواهيد ديد و از سوي ديگر مطالبه نسل امروز براي پاسخگويي به شبهات اعتقاديشان كه اتفاقا موجب تقويت پايه عمل به اين اعتقادات نيز ميشود. به قرآن كه مراجعه كنيم پازلهاي زيبايي از اميد و تلاش بيشتر را براي بهترشدن اعتقادات در فرصت كوتاه زندگي ميبينيم؛ آنجا كه ميفرمايد: نگوييد ايمان آورديم، بگوييد اسلام آورديم. نگاه دوم: نسبت بين شرايط موجود و شرايط مطلوب را ميزان رضايت از زندگي ميگويند. اين آمارها بيانگر رضايت 88/9درصدي جوانان از روابط خانوادگيشان هستند، با توجه به اينكه جامعه آماري اين گروه را قشر جوانان تشكيل ميدهد بهتر است با پشتوانه اين نشانه خوب، خانوادهها به دلايل رضايت و نارضايتي جوانان از خانوادههاي خود نگاه دوبارهاي بيندازند.
آيا اين رضايت به خاطر مسائل مادي است يا معنوي؟ به خاطر ارائه خوب خدمات در خانواده است يا به خاطر همكاري و تعامل خوب اعضا با هم؟ هر خانوادهاي خود معيار خوبي است تا با پاسخ به اين سؤالها و نيمنگاهي به ميزان موفقيت و عدمموفقيت جوانان متاهل جامعه، به تقويت هرچه بهتر روابطي بپردازد كه ميل به ساخت زندگي رضايتمندانه مجددي را هم توليد كند. نگاه سوم: اگر آمار استفاده از چت و شبكههاي مجازي اين تحقيق را در كنار هم نگاه كنيد، نكاتي جالب توجه ديده ميشود: ساير تحقيقات هم اين مقطع سني را بيشترين كاربران اينترنت ميداند و ميگويد تحصيلات يكي از معيارهاي نوع استفاده از اينترنت را تعيين ميكند؛ مثلا دارندگان مدرك ديپلم بخش اعظم استفادهكنندگان هستند. بهتر است شما نوع استفاده مثبت يا منفي از اين تكنولوژيها را تعيين كنيد اما به ميزاني كه افراد مشغله و دلمشغوليهاي مختلف مانند تحصيل، كار و... داشته باشند كمتر فرصت و انگيزه وقتگذراني و تفريح از طريق اينترنت را گزارش كردهاند. نگاه چهارم :جواني آستانه تصميمات مهم براي امروز و آينده است. وقتي جوانان از مخالفت 82/6درصدي خود با ازدواجهاي مجازي ميگويند و از طرفي 55/6درصد به ازدواج سنتي اعلام رضايت كردهاند يا 15/1درصد اين جوانان از حالا به فكر مسكن هستند يعني ميل به برنامهريزي براي تشكيل زندگي در سطح خوبي وجود دارد. جز 2درصد جوانان كه به شيوه آشنايي اينترنتي ازدواج كردهاند، سايرين از آثار بدي چون مخدوش بودن هويت واقعي افراد در اين ازدواجها و ضربههاي عاطفي آن باخبرند و هنوز بيشتر ميل به ازدواج سنتي دارند. با اين حساب اگر خانوادهها به جوانان فرصت بيشتري در جلسات خواستگاري سنتي براي آشنايي بدهند يا از تحميل و... دوري كنند، ازدواج سنتي كه هنوز هم طبق آمار موفقيتآميزتر است، ميتواند همچنان راه حل مشكل ازدواج باشد. اينترنت؛ راه فرار يا قوزي بالاي قوز اينترنت بهعنوان روش نوين ارتباط و دسترسي به اطلاعات، شكل نويني از تعاملات اجتماعي را بهدنبال خود آورده است. امروزه در عصري زندگي ميكنيم كه فضاي مجازي در سطح وسيع و گسترده به رقابت با فضاي واقعي برخاسته و اين فضاي مبهم براي جوانان بسيار جذاب است. اهميت حضور و ارتباط رسانههاي جديد، سبك نويني از زندگي را براي اعضاي جديد جامعه فراهم كرده كه ميتوان آن را به زندگي دوم تعبير كرد. ناگفته نماند ايرن فضا در كنار تمامي كاركردهاي آموزشي و اقتصادي مثبت و منحصر بهفردش، جامعه را دچار چالشهاي متعددي كرده است. يكي از اين نگرانيها، اثرگذاري اينترنت بر رفتار و روابط اجتماعي جوانان است كه مهمترين چالشهاي فرارو، تضادهاي فرهنگي در جامعه و پيامدهاي حاصل از آن است. با توجه به پژوهشهاي بهعمل آمده تقريبا 67درصد جوانان 15تا 29سال كشور از اينترنت استفاده ميكنند؛ در واقع اين فضاي ارتباطي اجتماعي، نوع جديدي از روابط را ايجاب ميكند كه طي آن شيوههاي رفتار، قواعد، هنجارها، محدوديتها و در عين حال آزاديهاي جديدي را براي جوانان ايجاد كرده است. نتيجه پژوهشهاي حاضر ما را به اين نتيجه ميرساند كه حدود 40درصد از كاربران فرار از تنهايي را علت حضور در فضاي مجازي عنوان كردهاند؛ در واقع با وجود اينكه جوانان امروزي گوشهگير و منزوي بهنظر ميرسند اما در فضاي مجازي فعال و اجتماعيتر عمل ميكنند؛ چرا كه اين فضا احساس دوست داشته شدن و مهمبودن را در جوانان ايجاد ميكند. از سوي ديگر ديدن عكسهاي دوستان و موفقيتهايشان در زندگي، موجب برانگيخته شدن احساس حسادت شده، آنها را دچار سرخوردگي و عصبانيت ميكند. بيشترين سرخوردگي و تنهايي بين جواناني يافت ميشود كه در اين فضاي مجازي خود را با همسالان خويش مقايسه ميكنند و از «كمبود توجه» به خويش بهخاطر كامنتها و لايكهاي كمتر از ديگري و يا بهعبارتي دريافت نكردن بازخورد مورد انتظار در رنج و عذاب هستند و اين شرايط آنان را دچار احساس طردشدگي و تنهايي مجدد ميكند. در عصر حاضر اينترنت فاصلهها را نه از لحاظ جغرافيايي بلكه از لحاظ ذهني كاهش داده است و امروزه مشاهده ميشود كه افراد با فرهنگهاي متفاوت و گاهي متناقض داراي علايق مشتركي هستند كه از اين منظر، در مييابيم كه سنتهاي پذيرفته شده جامعه در حال كمرنگشدن است؛ چرا كه در رسانهها كمتر باز توليد ميشوند؛ بنابراين از منظر جامعه ديني، ما با نوعي آنومي و يا انحراف از هنجارهاي اجتماعي روبهرو خواهيم بود. يكي از مهمترين چالشهاي پيشرو در اين فضا گمنامي كاربران است؛ بهعبارتي اينترنت فضايي آزاد فراهم ميكند كه افراد خودشان را بهصورتهاي گوناگون جلوه دهند كه اين واقعيت به گسترش بياعتمادي شديد در اين فضا منجر شده است. كاربران از عكس، جملات زيبا و اشعار و اصطلاحات مختلف براي توصيف ظاهر و شخصيت و خصوصيات دروني خود استفاده ميكنند و به شكلي دلخواه «خود»شان و وضعيت ظاهريشان را توصيف ميكنند. اين افراد با جعل هويت خويش و به اشتراكگذاري آن در دنياي مجازي، بياعتمادي را در فضاي مجازي تسري ميدهند كه متأسفانه آسيبهاي اجتماعي و رواني فراواني را در جامعه بهوجود ميآورد. لذا قبل از اينكه اين پديده اجتماعي نوظهور به شكل مرضي، آسيبهاي جبرانناپذيري را بر جامعه تحميل كند آسيبشناسي و آگاهي رساندن به خانوادهها، جوانان و بهطور عام، كاربران شبكههاي اجتماعي را ضروري و الزامآور ميسازد. جامعه شناسي جوان از منظر جامعهشناختي پايگاه اقتصادي- اجتماعي وزن بالايي در بروز طلاق در جامعه دارد كه اين متغير نيز وابسته به بيكاري و نبود فرصتهاي شغلي براي جوانان بيكار است كه در پژوهش بهعملآمده مشاهده ميكنيم كه 77درصد از جوانان، مشكلات اقتصادي را يكي از علتهاي طلاق برشمردهاند كه در واقع نظريه يادشده را تبيين ميكند. براي تزريق روحيه اميد و نشاط در ميان جوانان بايد بهطور جدي به فكر كار و اشتغال آنها بود. آنچه باعث اميدواري جوانها به آينده روشن خود ميشود، ترسيم دورنمايي شفاف از آينده كشور است. بايد با رفع تبعيض، حذف پارتي بازي و خويشاوندسالاري از نظام گزينش كشور، سعي در ايجاد اميد و انگيزه بين نسل جوان داشت. شايان ذكر است كه 68درصد از جوانان در اين نمونه، داشتن شغل را داراي اولويتي بالاتر از مسكن درنظر گرفتهاند. با واكاوي در واقعيت فعلي جامعه درمييابيم كه افزايش ساختوساز و ركود بازار مسكن ناشي از عدمقدرت خريد و فقدان تقاضاي مورد نياز براي خريد مسكن است كه اين وضعيت انعكاس بحران اشتغال در جامعه است و اين واقعيت، تحقيق يادشده را به تأييد مجدد ميرساند. آسيبهاي بهوجود آمده ناشي از آشناييهاي سطحي و بدون شناخت در فضاي مجازي نهتنها مشكلات رواني فراواني را در جامعه بهوجود آورده است بلكه مشاهده ميكنيم كه اكثر دوستيهاي اينترنتي كه به ازدواج منجر شده در آستانه طلاق و فروپاشي هستند. لذا در اين پژوهش درمييابيم كه 56 درصد از جوانان به ازدواجهاي سنتي پايبند هستند كه از منظر جامعهشناختي ناشي از آگاهي اعضاي جديد جامعه نسبت به ناامن بودن دوستيهاي اينترنتي و ازدواجهاي ناشي از آن است. نكته درخور توجه اينكه 82درصد از نمونه آماري جوانان در كشور به دين مبين اسلام افتخار ميكنند كه پيامد اين نوع نگرش صحيح، سلامت سبك زندگي اعضاي جديد جامعه را تضمين ميكند؛ بهعبارتي هر چقدر كيفيت دينداري جوانان بالاتر باشد بهمراتب انگيزههاي مجرمانه و بزهكاري در جامعه كاهش پيدا ميكند. 76/4 درصد معتقدند رعايت حريم شخصي در روابط دختر و پسر براي حفظ عفاف ضروري است 76/9 درصد معتقدند مشکلات اقتصادی و فقر در وقوع طلاق موثر است 55/6 درصد معتقدند سنتهای ازدواج مانند برگزاری مراسم، مهریه و ... لازم است 82/6 درصد مخالف انتخاب همسر از طریق فضای مجازی هستند 81/7 درصد در خانواده خود احساس آرامش و امنیت میکنند 68/1 درصد در جنگ براي حفاظت از ايران میکوشند 78/9 درصد از روابط خانوادگی خود راضی هستند 82 درصد از مسلمان بودن خود کاملا احساس افتخار میکنند چهار شنبه 9 مهر 1393برچسب:, :: 1:26 :: نويسنده : ابوذر
سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:, :: 3:48 :: نويسنده : ابوذر
سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:, :: 3:39 :: نويسنده : ابوذر مطالعه جدیدی که در دانشگاه یوتا در آمریکا انجام شده است نشان می دهد که انواع عكس هایی که افراد در صفحه های فیس بوکشان می گذارند، ممکن است باعث ناراحتی دیگران شود. عكس های فیس بوك اغلب افرادی شاد و لبخند به لب كه اوقات خوبی را دارند به تصویر می كشد. البته كه هر كسی مایل است در مقابل دوربین لبخند بزند. اما این شادی ممكن است غیرواقعی باشد اما از نظر دیگران این شادی واقعی است. این مساله باعث می شود افراد فكر كنند كه دوستانشان شادتر از آنها هستند.
دو جامعه شناس در دانشگاه یوتا با 425 دانشجو مصاحبه كردند و از آنها سوال كردند كه آیا با اظهاراتی مبنی براین كه «تعداد زیادی از دوستان من زندگی بهتری دارند» و اینكه «زندگی منصفانه است»، موافقند یا نه؟ آنها همچنین از دانشجویانی كه كاربر فیس بوك بودند سوال كردند كه چندتا دوست اینترنتی دارند و چند نفر از آنها را واقعا می شناسند؟ بعد از در نظر گرفتن عوامل مربوط به نژاد، جنسیت، باورهای مذهبی و اینكه آیا داوطلبان مجرد یا در یك رابطه بودند، محققان به این نتیجه رسیدند: هرچه دانشجویان زمان بیشتری را در فیس بوك می گذرانند بیشتر فكر می كنند كه دیگران بهتر از آنها هستند. به گفته این پژوهشگران افرادی که از فیس بوك مدت طولانی تری استفاده می كردند بیشتر معتقد بودند دیگران خوشحال ترند و كمتر با منصفانه بودن زندگی موافق بودند. به علاوه، آنهایی كه دوستان بیشتری داشتند اما در دنیای واقعی آشنایی كمتری با آنها داشتند، بیشتر معتقد بودند كه دوستانشان زندگی بهتری دارند. براساس این پژوهش افرادی كه زمان كمتری را برای معاشرت با دوستان خود در فضای مجازی می گذرانند و زمان بیشتری را برای معاشرت در زندگی واقعی صرف می كنند، با احتمال كمتری ممکن است غمگین شوند. سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:, :: 3:36 :: نويسنده : ابوذر
سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:, :: 3:35 :: نويسنده : ابوذر تحقیقات انجام شده در موسسه ملی سلامت آمریکا نشان می دهند که سطح یکی از شاخص های هورمون استرس در خون به نام آلفا آمیلاز در زنانی که باردار نمی شوند، بسیار بالاست. بر اساس مطالعات در زنانی که سطح آلفا آمیلاز خون بالاست، شانس باردار شدن 12 درصد کمتر از سایر زنان است. متخصصان توصیه می کنند زنانی که از استرس و اضطراب مداوم رنج می برند، قبل از اقدام برای بارداری، روش های کنترل و مدیریت استرس را بیاموزند. زیرا استرس علاوه بر اینکه شانس بارداری را کاهش می دهد عوارض جبران ناپذیری بر سلامت جنین به دنبال خواهد داشت. نتایج این مطالعه همچنین نشان داد عدم موفقیت و انتظار طولانی مدت برای باردار شدن، استرس و فشارهای روانی بسیاری را به زوجین تحمیل می کند که این عامل خود، یک چرخه معیوب ایجاد نموده و شانس بارداری را کاهش می دهد. این یافته ها موید این نکته است که زنان قبل از مادر شدن می بایست شیوه زندگی خود را اصلاح نموده و تکنیک های رسیدن به آرامش را به کار گیرند. سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:, :: 3:34 :: نويسنده : ابوذر
سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:, :: 3:30 :: نويسنده : ابوذر آمار جدیدی از میزان مصرف لوازم آرایشی در جهان در دسترس نیست اما براساس ارقامی كه در سال 91 اعلام شده است، ایران بعد از عربستان، بیشترین میزان مصرف لوازم آرایشی را در خاورمیانه دارد و مردم كشورمان 29 درصد کل مصرفکنندگان منطقه را تشکیل میدهند. اما میل ایرانیها به زیباتر شدن به این ارقام محدود نمیشود. رئیس انجمن جراحان پلاستیک ایران پیش از این گفته بود سالانه حدود 25 تا 30 هزار جراحی زیبایی در کشور انجام میشود كه 60 درصد این موارد مربوط به جراحی بینی و بقیه آن مربوط به سایر جراحیهای زیبایی و پلاستیک است. این اعداد را با دكتر ساحل همتی، روانپزشك و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در میان گذاشتیم. در ادامه پاسخهای این متخصص به ارقام حیرتآور جراحی زیبایی و خرید محصولات آرایشی و واكنشهایش به صحبتهای مسئولان در این زمینه را میخوانید.
میخواهم آدم دیگری باشم! پایگاه اینترنتی ال مانیتور مینویسد زنان ایرانی مقام هفتم در مصرف لوازم آرایشی را در جهان دارند و یکسوم مصرف محصولات آرایشی خاورمیانه مربوط به ایران است. دكتر ساحل همتی، روانپزشك دلیل بالا رفتن این آمارها را اینطور توضیح میدهد:« اعتمادبهنفس ناكافی، آدمها را وا میدارد تا هویت كاذبی برای خود ایجاد كنند، هویتی كه گرچه دروغین است اما در ذهنشان میتواند خلأها را بپوشاند و از آنها فردی بسازد كه دوست دارند باشند. استفاده بیش از اندازه از محصولات آرایشی، یكی از ابزارهایی است كه این افراد تصور میكنند با كمك آن اعتماد به نفس آسیب دیدهشان ترمیم میشود. فردی كه احساس ضعف و ناتوانی میكند، گاهی با كمك عملهای مكرر زیبایی یا استفاده افراطی از مواد آرایشی برای پوشاندن ضعف خود تلاش میكند.» باز هم زیبا نشدم! در 15 سال گذشته شمار مصرفکنندگان لوازم آرایشی و متقاضیان عملهای جراحی پلاستیک زیبایی، 70 درصد بیشتر شده است اما از نظر روانپزشكان، افزایش این آمار كمكی به بهبود تصویر افراد از خود نمیكند. دكتر همتی میگوید: «بسیاری از متقاضیان جراحی زیبایی كه بدون داشتن نقص جدی سراغ عملها میروند، تصور میكنند با بیرون آمدن از اتاق عمل به همان كسی كه میخواستند تبدیل میشوند، اما اغلب این افراد حتی پس از جراحی هم از ظاهرشان راضی نمیشوند و نمیتوانند بر ضعف اعتمادبه نفسشان غلبه كنند. برخی افراد افسرده به دنبال راهی برای پیدا كردن انگیزه بیشتر میگردند اما با وجود امتحان كردن چنین راههایی هیچ وقت آرام و راضی نمیشوند.» همتی ادامه میدهد:«شخصیتهای وسواسی گروه دیگری هستند كه به انجام مكرر جراحیهای زیبایی رو میآورند. ذهن این افراد همیشه بر بدنشان متمركز است و مدام به دنبال پیدا كردن نقصی در ظاهر خود هستند. به همین دلیل با تمركز زیاد بر یك ایراد كوچك ظاهری، دست به دامان متخصصان میشوند اما از آنجا كه وسواس و عیببینی در شخصیت آنها جا گرفته است، حتی بعد از عمل هم راضی نمیشوند و به دنبال ایراد دیگری میگردند.» من هیچی نیستم! دکتر محسن نراقی، رئیس انجمن تحقیقات راینولوژی ایران معتقد است ، 50 درصد مراجعان برای انجام جراحی بینی بهطور واقعی نیازی به این عمل ندارند. دكتر ساحل همتی معتقد است:« شاید گروهی از این افراد پس از جراحی به رضایت موقت و كوتاه مدت دست پیدا كنند اما نقص این افراد تنها به زیباییشان محدود نمیشود. اغلب آنها در جنبههای دیگر زندگیشان هم كارایی و توانایی بالایی ندارند و از آنجا كه تغییر ظاهر نمیتواند مهارت زندگی و تواناییهای آنها در دیگر جنبهها را بیشتر كند، بعد از عمل هم به آرامش نمیرسند.» باید درمان شوند دكتر پرویز مظاهری، دبیر انجمن روانپزشکان ایران در مصاحبهای بر لزوم مداخله روانپزشکان در جراحیهای زیبایی بی مورد تاکید میکند و میگوید: «متخصصان جراحی پلاستیک درصورت مراجعه افراد بدون دلیل منطقی باید آنان را به روانپزشکان ارجاع دهند تا سلامت روانشان کنترل شود.» دكتر ساحل همتی هم با دكتر مظاهری هم نظر است و میگوید:«متخصصان زیبایی هم نباید همه مراجعان را به اتاق جراحی هدایت كنند. شاید بهتر باشد پزشكان در مواجهه با بیمارشان، او را برای بررسیهای روانشناختی به یك روانشناس ارجاع دهند تا زمینههای شخصیتی، اضطراب، نگرانیها و افكار مزاحم او ریشهیابی شود و در صورتی كه مشكلات شخصیتی دلیل چنین خواستهای است، برای درمان فرد تلاش شود.» با قوز بینی ام مشکلی ندارم با وجود اینكه مسئولان نسبت به استفاده افراطی از محصولات آرایشی و بالا رفتن حیرتآور آمار جراحیهای زیبایی هشدار میدهند، دكتر ساحل همتی، روانپزشك، معتقد است كه كمك گرفتن از این راههای زیباییبه خودی خود بیمارگونه و نشانه كمبود اعتماد به نفس نیست. او میگوید: «افرادی كه از سلامت روانی برخوردارند، به آراستگی و زیبا بودن تمایل دارند و به همین دلیل وقتی ظاهرشان با نقصی جدی و قابل رفع روبهرو است، در صدد برطرف كردن آن بر میآیند اما این افراد پس از برطرف شدن آن ایراد، به دنبال دلیلی تازه برای وقت گرفتن از متخصصان زیبایی نمیگردند. كسی كه ایرادی در ظاهر خود دارد و برای برطرف شدنش سراغ متخصصان میرود، در صورتی كه با مشكل شخصیتی جدی روبهرو نباشد، آن ایراد را به اشتغال ذهنی شبانه روزیاش تبدیل نمیكند. برای مثال او میداند كه دندانها یا بینیاش زیبا نیست و در مورد شیوههای زیباتر شدن آنها تحقیق میكند.چنین فردی با نگاهی منطقی، مناسبترین زمان برای انجام عمل و مناسبترین شرایط برای پرداخت هزینه آن را انتخاب میكند و پس از اصلاح ایراد ظاهریاش، دیگر اشتغال ذهنی تازهای برای خود ایجاد نمیكند.» حالا چه كنیم؟ نوبت پدر و مادرهاست استفاده بیرویه از محصولات آرایشی یا نارضایتی دائم از ظاهر، تا اندازه زیادی در جریان تربیت شكل میگیرد. خانواده و والدین بیشترین تاثیر را در این یادگیری دارند. دختری كه میبیند استفاده از لوازم آرایشی یا ایرادگیری از ظاهر، اشتغال ذهنی هر روزه مادرش است، آرامآرام زیبایی بیعیب و نقص ظاهری را بهعنوان یكی از اصول مهم زندگیاش در نظر میگیرد درحالیكه خانوادهها باید اعتمادبهنفس فرزندشان را تقویت كنند و به او آموزش دهند كه به خاطر تواناییها و دستاوردهایی كه دارد نسبت به زندگیاش احساس رضایت كند، نه به خاطر داشتههای عاریتیاش. دوستان ، وسوسه میكنند همسالان و همتایان در سنین نوجوانی هم در این موضوع بیتاثیر نیستند. آنها میتوانند ذهن یكدیگر را متوجه چنین موضوعی كنند و بهواسطه آن فشار و استرس زیادی را در نوجوان ایجاد كنند؛ فشاری كه البته با شكلگیری درست بنیانهای شخصیتی در خانه و محیط خانواده قابل برطرف شدن است. بهترین راه برای مواجهه با این تحریكها، این است كه والدین كودكشان را هرگز در معرض پیامهای دوگانه قرار ندهند. برای مثال درحالیكه مادر مدام به كودك تاكید میكند كه زیبایی مهمترین دلیل پذیرش در جامعه نیست، نباید ساعتها برای تغییر ظاهر خود وقت صرف كند یا بهخاطر نرسیدن به ظاهر ایدهآلش در روزهای مهمانی، ابراز نگرانی و اضطراب كند. یك پای ارزشها میلنگد گاهی مشكل نه در پایگاه تاثیرگذاری مثل خانواده و نه بهواسطه فشارهای همسالان اوج میگیرد؛ «فقر فرهنگی» میتواند یكی از مشكلات اصلی باشد كه افراد را با این اشتغالات ذهنی روبهرو میكند. وقتی در جامعه، جراحی بینی ارزش تلقی میشود و بینی جراحی شده به عنوان اصلیترین معیار زیبایی شناخته میشود، مقاومت افراد برای مقابله با چنین فرهنگ قدرتمندی كاهش مییابد. سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:, :: 3:29 :: نويسنده : ابوذر
تحقیقات نشان می دهند زنانی که زایمان های مکرر و زیاد داشته اند، به میزان قابل ملاحظه ای در معرض خطر افسردگی هستند. سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:, :: 3:27 :: نويسنده : ابوذر
سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:, :: 3:26 :: نويسنده : ابوذر
سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:, :: 3:26 :: نويسنده : ابوذر تحقیقات جدید نشان می دهند که اعتماد به نفس بالا پدیده ای است که در ساختار ژنتیکی انسان جای دارد. دانشمندان معتقدند بسیاری از انسان ها موفق و پیروز متولد شده اند و عوامل محیطی تاثیر چندانی بر شیوه زندگی آنها نداشته اند. این نظریه جدید با مطالعات پیشین که معتقد بودند اعتماد به نفس خصیصه ای است که تحت تاثیر محیط می باشد، کاملا در تضاد است. متخصصان روانپزشکی اکنون بر این باورند که موفقیت در مراحل سخت زندگی شاید خصوصیتی است که انسان ها با آن زاده می شوند. به عقیده محققان کودکانی که به توانایی های خود اعتقاد و اعتماد بسیار بالایی دارند، معمولا در مدرسه عملکرد بهتری از خود نشان می دهند، حتی درصورتی که از بهره هوشی پایین تری برخوردار باشند. متخصصان موسسه روانپزشکی کالج لندن اظهار داشتند که اغلب افراد معتقدند که اعتماد به نفس پدیده ای تحت تاثیر محیط است، اما مطالعات جدید نشان می دهند این خصوصیت تا حد بسیار زیادی تحت تاثیر ژنتیک قرار داشته و در مدرسه یا دیگر مراکز عمومی بروز پیدا می کند. تحقیقات انجام شده در این موسسه نشان داد اعتقاد و اعتماد کودکان به توانایی های خود اساس ژنتیکی دارد. طی این تحقیقات از 3700 دو قلو برای اندازه گیری توانایی های آنها در برخی از فعالیت های مربوط به مدرسه سوالاتی پرسیده شد. با استفاده از دوقلوهای همسان و نا همسان 7 تا 10 ساله و بررسی پاسخ های آنها، دانشمندان می توانستند میزان تاثیرات ژنتیکی و محیط را از یکدیگر تشخیص دهند. مطالعه بر روی دوقلوها بسیار مفید است زیرا دوقلوهای همسان از ژنتیک و محیط یکسانی برخوردارند اما دوقلوهای ناهمسان از ژنتیک متفاوت و محیط مشابه برخوردارند. به همین دلیل مقایسه پاسخ های دوقلوها می تواند به خوبی ریشه ژنتیکی یا محیطی خصوصیات آنها را آشکار سازد. این مطالعات نشان داد اعتماد به نفس تا حد زیادی و درست به اندازه بهره هوشی به ژنتیک وابسته است. این محققان ژنتیک را تنها عامل موثر در اعتماد به نفس نمی دانند، اما بر این باورند که بخش عمده این خصوصیت به ژن فرد بستگی دارد که می تواند در سراسر زندگی فرد ثابت بماند. شرح و نتایج این مطالعه در نشریه روانشناسی به چاپ رسیده است. سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:, :: 3:23 :: نويسنده : ابوذر کودکانی که مادرانشان در دوران بارداری به افسردگی مبتلا بودند، بیش از دیگران در بزرگسالی در خطر افسردگی قرار دارند. پژوهشگران دانشگاه بریستول در انگلیس می گویند می توان با درمان افسردگی در طول بارداری، خطر بروز مشکلات روحی را در آینده کودک کاهش داد. دانشمندان در این مطالعه فرزندان بیش از هشت هزار مادر را که دچار افسردگی پس از زایمان و قبل از زایمان بودند، بررسی کردند. خطر بروز افسردگی در کودکان این مادران، در سن 18 سالگی حدود 1.3 برابر بیش از حد طبیعی بود. دکتر «ربه کا پیرسون» مجری این تحقیقات گفت: افسردگی در بارداری باید جدی تلقی شده و در همان دوران بارداری درمان شود. اگرچه این خطر برای کودک کم است اما یک خطر بلند مدت قلمداد می شود. وی افزود: این یک ارتباط است نه یک رابطه علت و معلولی و باید تحقیقات بیشتری در این زمینه شکل بگیرد. پروفسور «کارمین پاریانت» از موسسه روان پزشکی دانشگاه کینگز لندن گفت: بروز بیماری های روحی در فرد، نه در زمان تولد، بلکه از رحم آغاز می شود. وی افزود: پیام واضح و صریح است، کمک کردن به زنانی که در دوران بارداری افسرده هستند نه تنها مشکل و رنج را از آنها می گیرد بلکه به سلامت روان نسل بعدی نیز کمک می کند. پروفسور «سلسو آرانگو» از بیمارستان عمومی دانشگاه «گریگوریو مارانون» در مادرید اسپانیا نیز می گوید : هورمون های استرس می توانند رشد کودک را در رحم تحت تاثیر قرار دهند. وی افزود: بهتر است زنان افسرده پیش از بارداری افسردگی خود را درمان کنند اما اگر افسردگی آنها در دوران بارداری تشخیص داده شود باید تحت درمان قرار بگیرند تا جنین شان کمترین تاثیر را از بیماری مادر به خود بگیرد. پژوهشگران می گویند عوامل مختلف می تواند در افسردگی قبل یا بعد از زایمان دخیل باشد و در این بین عوامل محیطی مانند حمایت های اجتماعی می توانند بیشترین تاثیر را بر افسردگی پس از زایمان بگذارند. سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:, :: 3:21 :: نويسنده : ابوذر
سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:, :: 3:16 :: نويسنده : ابوذر
سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:, :: 3:14 :: نويسنده : ابوذر
آخرین مطالب پيوندها نويسندگان |
||||||||||||||
|